Music of Leon

نویسنده: Abod
May 11, 2007

He deals the cards as a meditation
And those he plays never suspect
He doesn't play for the money he wins
He doesn't play for respect
او برای تمدد اعصابش ورق بازی می کند
افرادی که با او بازی می کنند،هرگز به او ظنین نمی شوند
او برای پولی که برنده می شود بازی نمی کند
برای شهرت هم بازی نمی کند
He deals the cards to find the answer
The scared geometry of chance
The hidden law of a probable outcome
The numbers lead a dance
او ورق بازی می کند تا پاسخ سوالش را بیابد
هندسه مقدس بخت
قانون پنهان نتایج احتمالی
شماره ها رقصی را به راه می اندازند
I know that the spades are swords of a soldier
I know that the clubs are weapons of war
I know that diamonds mean money for this art
But that's not the shape of my heart
می دانم که «پیک» شمشیر سربازان است
می دانم که «گشنیز» سلاح جنگ است
می دانم که «خشت» در این هنر به معنای پول است
اما «دل» شکل قلب من نیست
He may play the jack of diamonds
He may lay the queen of spades
He may conceal a king in his hand
While the memory of it fades
او شاید سرباز «خشت» بازی کند
شاید بی بی «پیک» را وسط بندازد
شاید شاهی را در دستش پنهان کند
در جایی که خاطره آن محو می گردد
And if I told you that I loved you
You’d maybe think there's something wrong
I'm not a man of too many faces
The mask I wear is one
اگر گفتم که دوستت دارم
چه بسا فکر کردی که حقیقت ندارد
من مردی با چهره های متفاوت نیستم
تنها یک چهره دارم
Those who speak know nothing
And find out to their cost
Like those who curse their luck in too many places
And those who fear are lost
کسانی که حرف می زنند،چیزی نمی دانند
تنها خود را به رخ می کشند
همانند کسانی که همه جا به دنبال بخت می گردند
آنان که ترس را به خود راه دهند،گمراه شده اند

Labels:


Balatarin